فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Puissant

ˈpwɪsənt ˈpjuːɪs(ə)nt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ادبی قدیمی توانا، نیرومند، قوی، قدرتمند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The puissant army easily defeated their enemies in battle.

ارتش قدرتمند به راحتی دشمنانش را در جنگ شکست داد.

The puissant leader inspired loyalty and respect among his followers.

رهبر توانا وفاداری و احترام را در پیروانش برانگیخت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد puissant

  1. adjective having or able to exert great power
    Synonyms:
    powerful mighty potent
  1. adjective having great physical strength
    Synonyms:
    strong powerful mighty potent

ارجاع به لغت puissant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «puissant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/puissant

لغات نزدیک puissant

پیشنهاد بهبود معانی