آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Puissant

ˈpwɪsənt ˈpjuːɪs(ə)nt

معنی puissant | جمله با puissant

adjective

ادبی قدیمی توانا، نیرومند، قوی، قدرتمند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The puissant army easily defeated their enemies in battle.

ارتش قدرتمند به راحتی دشمنانش را در جنگ شکست داد.

The puissant leader inspired loyalty and respect among his followers.

رهبر توانا وفاداری و احترام را در پیروانش برانگیخت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد puissant

  1. adjective having or able to exert great power
    Synonyms:
  1. adjective having great physical strength

ارجاع به لغت puissant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «puissant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/puissant

لغات نزدیک puissant

پیشنهاد بهبود معانی