ادبی قدیمی توانا، نیرومند، قوی، قدرتمند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The puissant army easily defeated their enemies in battle.
ارتش قدرتمند به راحتی دشمنانش را در جنگ شکست داد.
The puissant leader inspired loyalty and respect among his followers.
رهبر توانا وفاداری و احترام را در پیروانش برانگیخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «puissant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/puissant