با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Puissance

ˈpwɪsəns ˈpwɪsəns ˈpwiːsɑːns ˈpwiːsɑːns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( power ، strength ) توان، قدرت، نیرو، توانایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد puissance

  1. noun Capacity or power for work or vigorous activity
    Synonyms: animation, energy, force, might, potency, power, sprightliness, steam, strength, get-up-and-go, go, pep, peppiness, zip
  2. noun The state or quality of being physically strong
    Synonyms: might, muscle, potency, power, strength, brawn, clout, potence, energy, force, influence, powerfulness, sinew, thew, sway, vigor

ارجاع به لغت puissance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «puissance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/puissance

لغات نزدیک puissance

پیشنهاد بهبود معانی