شکل جمع:
energiesنیرو، قدرت، توان، توانایی، زور، قوت، انرژی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
to apply all one's energy
همهی نیروی خود را به کار بردن
She is full of energy and always ready for a new challenge.
او پر از انرژی است و همیشه برای چالش جدید آماده است.
Exercise is a great way to boost your energy levels and improve your health.
ورزش راهی عالی برای افزایش میزان قوت و بهبود سلامت است.
سوخت، انرژی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Most of the Earth's energy is from the Sun.
بیشتر انرژی کرهی زمین از خورشید است.
Japan faced an energy shortage.
ژاپن با کمبود سوخت روبهرو شد.
فیزیک انرژی، کارمایه، نیرو
The sun gives off enormous amounts of energy in the form of light and heat.
خورشید مقادیر زیادی انرژی به شکل نور و گرما از خود ساطع میکند.
It takes a lot of energy to move heavy objects.
برای جابهجایی اجسام سنگین کارمایهی زیادی لازم است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «energy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/energy