فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Radioactivity

ˌreɪdioʊækˈtɪvət̬i ˌreɪdiəʊækˈtɪvəti

شکل جمع:

radioactivities

معنی

noun

رادیو اکتیویته، تابش، پرتوافشانی، پرتوزایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد radioactivity

  1. noun the spontaneous emission of a stream of particles or electromagnetic rays in nuclear decay
    Synonyms:
    radiation radiant-energy Roentgen rays radioactive particles

ارجاع به لغت radioactivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «radioactivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/radioactivity

لغات نزدیک radioactivity

پیشنهاد بهبود معانی