آخرین به‌روزرسانی:
Energizing
ˈɛnərˌdʒaɪzɪŋ
ˈɛnəˌdʒaɪzɪŋ
توضیحات:
این لغت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورت energising نوشته می‌شود.
معنی energizing | جمله با energizing
adjective
انرژی‌بخش، انرژی‌زا، قوت‌بخش، نیروبخش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They learn relaxation and energizing techniques.
آن‌ها تکنیک‌های آسایش‌بخشی و انرژی‌بخشی را یاد می‌گیرند.
an energising practice
تمرینی نیروبخش
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد energizing
-
adjective producing or stimulating physical, mental, or emotional vigorSynonyms:stimulating invigorating exhilarating refreshing restorative tonic bracing reinvigorating renewing intoxicating innerving roborant exhilarant
-
verb raise to a higher energy levelSynonyms:exciting stimulating arousing invigorating animating activating priming fuelling exhilarating vitalizing fortifying bracing electrifyingAntonyms:
-
noun the activity of causing to have energy and be activeSynonyms:activation activating
-
adjective Supplying motive force; - H.O.TaylorSynonyms:
لغات هم‌خانواده energizing
-
nounenergy
-
adjectiveenergetic, energizing
-
verb - transitiveenergize
-
adverbenergetically
ارجاع به لغت energizing
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «energizing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/energizing