زبونساز، نزارگر، ناتوانکننده، ضعیفکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She suffers from a debilitating autoimmune disease.
او از بیماری خودایمنی تضعیفکننده رنج میبرد.
After months of debilitating illness, he slowly began to regain strength.
پساز ماهها بیماری نزارگر، او بهآهستگی شروع به بازیابی توان خود کرد.
کلمهی «debilitating» در زبان فارسی به «ضعیفکننده»، «توانفرسا» یا «فلجکننده» ترجمه میشود.
این واژه معمولاً برای توصیف چیزی به کار میرود که باعث کاهش قدرت، انرژی یا توانایی یک فرد یا سیستم میشود. برای مثال، یک بیماری مزمن یا درد شدید میتواند اثر «debilitating» داشته باشد، یعنی فرد را چنان ضعیف کند که انجام فعالیتهای روزمره برایش دشوار شود. این مفهوم نه تنها به ضعف جسمانی اشاره دارد، بلکه میتواند شامل کاهش توان ذهنی یا روانی نیز باشد، مانند استرس شدید یا خستگی مفرط که مانع تمرکز و کارایی فرد میشوند.
در پزشکی و بهداشت، «debilitating» به ویژگی بیماریها یا شرایطی گفته میشود که توانایی فرد برای انجام فعالیتهای عادی را محدود میکنند. برای مثال، بیماریهایی مانند میگرن شدید، آرتروز یا برخی اختلالات روانی میتوانند اثرات debilitating داشته باشند. این واژه نشان میدهد که پیامدهای بیماری فراتر از درد لحظهای است و کیفیت زندگی فرد را به طور جدی تحت تأثیر قرار میدهد.
از نظر روانشناختی، شرایط یا عوامل debilitating میتوانند شامل اضطراب، افسردگی یا فشار کاری بسیار زیاد باشند. این حالتها توان فرد را تحلیل میبرند و او را در مواجهه با چالشهای روزمره ناتوان میسازند. به همین دلیل، شناخت این عوامل و مقابله با آنها بخش مهمی از مدیریت سلامت جسمی و روانی است.
در زندگی روزمره، واژهی «debilitating» میتواند به تجربههایی فراتر از بیماری نیز اشاره کند. برای مثال، یک بار مالی سنگین، فشارهای اجتماعی یا تغییرات ناگهانی و دشوار میتوانند اثر debilitating داشته باشند، زیرا فرد را به نقطهای میرسانند که قادر به عملکرد مؤثر یا تصمیمگیری صحیح نیست. این کاربرد نشان میدهد که «debilitating» تنها به ضعف جسمی محدود نمیشود و مفهوم گستردهای دارد.
«debilitating» واژهای است که شدت اثر یک عامل را در کاهش توان و کارایی نشان میدهد. این کلمه بار معنایی قوی دارد و معمولاً برای توصیف شرایط جدی و چالشبرانگیز به کار میرود. درک دقیق آن به ما کمک میکند تا جدیت وضعیتهای جسمی، روانی یا اجتماعی را بهتر ارزیابی کنیم و اقدامات مناسب برای مدیریت یا کاهش اثرات آن انجام دهیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «debilitating» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/debilitating