ضعف و ناتوانی، سستی، ضعف قوه با ، عنن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to have a nervous debility
ضعف اعصاب داشتن
The old woman was suffering from general debility.
پیرزن دچار ضعف عمومی شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «debility» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/debility