فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Languor

ˈlæŋɡər ˈlæŋɡər ˈlæŋɡə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

مستی، ضعف، فتور، ماندگی، پژمردگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the languor of convalescence

بی‌رمقی دوران نقاهت

the languor of hot summer afternoons

رخوت در بعد از ظهرهای گرم تابستان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد languor

  1. noun lethargy
    Synonyms:
    tiredness weakness laziness fatigue inactivity idleness sluggishness dullness listlessness apathy inaction torpor

ارجاع به لغت languor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «languor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/languor

لغات نزدیک languor

پیشنهاد بهبود معانی