آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Languishing

American: ˈlæŋɡwɪʃɪŋ British: ˈlæŋɡwɪʃɪŋ

معنی languishing | جمله با languishing

adjective

پژمرده، بی‌نشاط، رنجور، ضعیف، علیل، زار، خمود

adjective

مداوم، پایا، کند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

languishing illness

بیماری طولانی

adjective

حسرت‌آمیز، عشق‌آمیز، پر‌سوز‌و‌گداز

They exchanged languishing glances.

آنان نگاه‌های عاشقانه‌ای رد و بدل کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد languishing

  1. adjective weak
    Synonyms:
  1. verb have a desire for something or someone who is not present
    Synonyms:
    desiring yearning aching hungering pining withering
    Antonyms:
  1. adjective pensive
    Synonyms:
  1. verb lose vigor, health, or flesh, as through grief
    Synonyms:
    weakening failing declining deteriorating degenerating ailing suffering diminishing wasting fading flagging waning sinking drooping withering wilting pining lingering stagnating fainting wallowing

سوال‌های رایج languishing

معنی languishing به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی languishing در زبان فارسی به «در حالت رخوت و بی‌انگیزگی بودن» یا «زجر کشیدن در سکون» ترجمه می‌شود.

Languishing حالتی روانی و احساسی است که فرد در آن احساس می‌کند نه شاد است و نه کاملاً ناراحت، بلکه در نوعی سکون و رخوت قرار دارد. این حالت اغلب با کمبود انگیزه، کاهش انرژی و حس بی‌فعل بودن همراه است. کسی که در این وضعیت است ممکن است به‌نظر برسد که زندگی‌اش ایستا شده و از جریان عادی زندگی فاصله گرفته است، بدون آنکه بتواند تغییر یا بهبود ملموسی ایجاد کند.

این مفهوم اغلب در روانشناسی مدرن مورد بررسی قرار می‌گیرد، به‌ویژه زمانی که افراد پس از تجربه‌ی استرس یا فشار طولانی‌مدت، مانند شرایط کاری یا زندگی پرمشغله، حس می‌کنند که در وضعیت «میان شادی و غم» گیر کرده‌اند. لنگویشینگ به‌نوعی نشان‌دهنده‌ی فقدان احساس رضایت یا انگیزه است، حتی اگر زندگی بیرونی فرد نسبتاً پایدار و بدون مشکل باشد.

یکی از ویژگی‌های مهم لنگویشینگ، کمبود هدف یا حس بی‌معنایی در فعالیت‌های روزمره است. فرد ممکن است روزها را پشت سر بگذارد، کارهای معمولی را انجام دهد، اما هیچ اشتیاق یا انگیزه‌ی واقعی برای انجام آن‌ها نداشته باشد. این حالت می‌تواند به‌تدریج بر کیفیت زندگی و سلامت روان تأثیر بگذارد و احساس خستگی مزمن، کاهش تمرکز و بی‌حالی را افزایش دهد.

در مواجهه با لنگویشینگ، اقدامات کوچک می‌توانند تفاوت قابل توجهی ایجاد کنند. پرداختن به فعالیت‌های خلاقانه، ورزش منظم، برقراری ارتباط با دوستان و عزیزان و ایجاد روتین‌های تازه در زندگی روزمره می‌تواند به خروج از این حالت کمک کند. این وضعیت نیازمند صبر و توجه به خود است، زیرا برخلاف افسردگی شدید، ممکن است خود فرد به ظاهر مشکلی نداشته باشد، اما در عمق احساس کمبود انگیزه و لذت می‌کند.

languishing یک هشدار نرم برای مراقبت از خود و توجه به سلامت روان است. شناخت این حالت و تلاش برای ایجاد تغییرات کوچک اما معنادار در زندگی می‌تواند فرد را از حس رخوت و بی‌انگیزگی نجات دهد و دوباره حس حرکت، پیشرفت و رضایت را در زندگی بازگرداند.

ارجاع به لغت languishing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «languishing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/languishing

لغات نزدیک languishing

پیشنهاد بهبود معانی