گذشتهی ساده:
wastedشکل سوم:
wastedسومشخص مفرد:
wastesویرانگر، بر باد دهنده، مخرب
بیمار کننده، مضر برای سلامتی، (بیماری) تحلیل برنده، تضعیف کننده، رمقگیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wasting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wasting