گذشتهی ساده:
sackedشکل سوم:
sackedسومشخص مفرد:
sacksشکل جمع:
sackingsانگلیسی بریتانیایی اخراج، برکناری
The board held an emergency meeting to discuss possible staff sacking due to budget cuts.
هیئتمدیره جلسهای اضطراری برای بررسی اخراج احتمالی کارکنان بهدلیل کاهش بودجه تشکیل داد.
The sacking of the CEO came as a shock to the entire company.
برکناری مدیرعامل، شوک بزرگی برای کل شرکت بود.
غارت، چپاول، یورش، هجوم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In times of war, one must be prepared for the possibility of a sudden sacking on their home or village.
در زمان جنگ، باید برای احتمال یورش ناگهانی خانه یا روستای خود آماده بود.
After the sacking, all that remained of the fortress was ruins and broken treasures.
پساز غارت تنها چیز باقیمانده از قلعه، خرابهها و گنجهای شکسته بود.
گونی، چتایی، جوت، کنفهندی (نوعی پارچهی ضخیم)
The sacking had a coarse texture, perfect for making sturdy sacks.
کنفهندی بافت درشتی داشت که برای ساخت گونیهای محکم مناسب بود.
The worker measured and cut the sacking into precise dimensions for each bag.
کارگر گونی را اندازهگیری کرد و به ابعاد دقیق برای هر کیسه برش داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sacking» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sacking