شکل جمع:
clearingsروشنه، فضایی باز در جنگل
A small pond reflected the sky in the middle of the forest clearing.
برکهای کوچک، آسمان را در وسط فضای باز جنگل منعکس میکرد.
Birds and deer often gather in clearings to feed.
پرندگان و گوزنها اغلب برای تغذیه در روشنه جمع میشوند.
فرایند پذیرش جای خالی دانشگاه، جذب دانشجو در آخرین لحظه، فرایند تکمیل ظرفیت
شکل نوشتاری دیگر: Clearing
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He secured a place at his preferred university through clearing.
از طریق پذیرش جای خالی موفق شد در دانشگاه مورد علاقهاش ثبتنام کند.
Clearing opens in July and allows universities to fill remaining course spots.
فرایند تکمیل ظرفیت در ماه ژوئیه آغاز میشود و به دانشگاهها اجازه میدهد تا جای خالی دورهها را پر کنند.
حساب پایاپای بانکها، حساب تهاتری بانکها
بانکهای عضو اتاق پایاپای
شکل جمع clearing در زبان انگلیسی clearings است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clearing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clearing