فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Clearness

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    شفافیت، وضوح، روشنی، گویایی
    • - Clearness rather than loudness is often the main requirement in speaking.
    • - وضوح صدا در مقایسه با بلندی آن، اهمیت بیشتری در صحبت کردن دارد.
    • - The article is as remarkable for its candor as for its clearness.
    • - صراحت و گویاییِ مقاله، قابل‌توجه است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد clearness

  1. noun brightness
    Synonyms: distinctness, lucidity, clarity

لغات هم‌خانواده clearness

ارجاع به لغت clearness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clearness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clearness

لغات نزدیک clearness

پیشنهاد بهبود معانی