امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lucidity

    luːˈsɪdɪti luːˈsɪdɪti luːˈsɪdɪti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    روشنی، وضوح، آشکاری، دوره سلامتی و هوشیاری، روشن‌بینی، شفافیت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lucidity

    1. noun the quality of being clear and easy to perceive or understand
      Synonyms:
      clarity clearness plainness distinctness transparency lucidity perspicuity perspicuousness pellucidity limpidity purity limpidness pellucidness translucidity
    1. noun a healthy mental state
      Synonyms:
      sanity mind reason sense wit soundness saneness lucidness

    ارجاع به لغت lucidity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lucidity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lucidity

    لغات نزدیک lucidity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه