گذشتهی ساده:
reasonedشکل سوم:
reasonedسومشخص مفرد:
reasonsوجه وصفی حال:
reasoningشکل جمع:
reasonsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بهدلیل، بهواسطهی
مطابق با عقل و منطق
دیوانه شدن، عقل خود را از دست دادن
غیرعاقلانه، غیرمنطقی، بی حساب و کتاب
محقانه، بهدلیل قانعکننده
(کسی را) سرعقل آوردن، (با استدلال) قانع کردن
منطقیبودن، با عقل جور درآمدن، عاقلانه بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reason» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reason