شکل نوشتاری دیگر این لغت: intra-galactic
نجوم درونکهکشانی (مربوط به درون یک کهکشان، بهویژه کهکشان راه شیری)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The intragalactic gas clouds are essential for star birth.
ابرهای گازی درونکهکشانی برای تولد ستارهها ضروری هستند.
Astronomers are mapping intragalactic dust distribution.
ستارهشناسان درحال نقشهبرداری از توزیع غبار درونکهکشانی هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intragalactic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intragalactic