آخرین به‌روزرسانی:

Intragalactic

ˌɪntrəɡəˈlæktɪk ˌɪntrəɡəˈlæktɪk

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: intra-galactic

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

نجوم درون‌کهکشانی (مربوط به درون یک کهکشان، به‌ویژه کهکشان راه شیری)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The intragalactic gas clouds are essential for star birth.

ابرهای گازی درون‌کهکشانی برای تولد ستاره‌ها ضروری هستند.

Astronomers are mapping intragalactic dust distribution.

ستاره‌شناسان درحال نقشه‌برداری از توزیع غبار درون‌کهکشانی هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intragalactic

  1. adjective occurring or located within a single galaxy, especially the Milky Way

ارجاع به لغت intragalactic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intragalactic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intragalactic

لغات نزدیک intragalactic

پیشنهاد بهبود معانی