امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reasoned

ˈriːzənd ˈriːzənd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    reasons
  • وجه وصفی حال:

    reasoning
  • صفت تفضیلی:

    more reasoned
  • صفت عالی:

    most reasoned

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مستدل، بر اساس منطق، منطقی، معقول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a reasoned judgement
- قضاوتی مستدل
- a reasoned reply
- پاسخی منطقی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reasoned

  1. verb Present reasons and arguments
    Synonyms:
    thought discoursed justified concluded derived sensed argued established remonstrated proven rationalized demonstrated pondered minded debated disputed caused contended adduced traced
    Antonyms:
    agreed
  1. verb To seek a reasonable explanation
    Synonyms:
    concluded examined analyzed studied rationalized adduced generalized supposed gathered deduced
  1. verb To think logically
    Synonyms:
    contemplated deliberated reflected
  1. adjective Logically valid
    Synonyms:
    sound well-grounded

لغات هم‌خانواده reasoned

ارجاع به لغت reasoned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reasoned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reasoned

لغات نزدیک reasoned

پیشنهاد بهبود معانی