آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Reasonableness

ˈriːznəblnəs ˈriːznəblnəs

معنی reasonableness | جمله با reasonableness

noun uncountable

منطقی بودن، معقولیت، معقول بودن، عقلانیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

There was a sweet reasonableness in her voice.

معقولیتی مطبوع در نظرش وجود داشت.

They must assess the reasonableness of an employer sacking a worker for sending an email which is critical of a manager.

آن‌ها باید منطقی بودن اخراج کارگر توسط کارفرما به‌دلیلِ ارسال ایمیل انتقادی به مدیر را ارزیابی کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد reasonableness

  1. noun the state of having good sense and sound judgment
    Synonyms:
  1. noun the property of being moderate in price or expenditures
    Synonyms:
    moderateness modestness
  1. noun the quality of being plausible or acceptable to a reasonable person
    Synonyms:
    tenableness tenability

لغات هم‌خانواده reasonableness

سوال‌های رایج reasonableness

معنی reasonableness به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی reasonableness در زبان فارسی به «منطقی بودن»، «معقولیت»، «عقلانیت» یا «معقول بودن» ترجمه می‌شود.

این واژه به ویژگی یا کیفیتی اشاره دارد که در آن رفتار، تصمیم، پیشنهاد یا حکم، با منطق، انصاف و واقعیت همخوانی دارد و قابل توجیه است. ریشه‌ی آن از کلمه‌ی reasonable به معنای «منطقی» یا «معقول» گرفته شده و به حالتی دلالت می‌کند که فرد یا اقدام، از دیدگاه عقل و خرد انسانی قابل پذیرش باشد.

در زندگی روزمره، reasonableness یکی از شاخص‌های ارزیابی رفتارها و تصمیمات انسان‌هاست. وقتی گفته می‌شود که تصمیم یا درخواست کسی دارای reasonableness است، منظور این است که آن تصمیم منطقی، معقول و قابل فهم است و با واقعیت‌ها و شرایط موجود همخوانی دارد. این کیفیت کمک می‌کند تا اختلافات، سوءتفاهم‌ها یا کشمکش‌ها کاهش یابند و ارتباطات انسانی روان‌تر و کارآمدتر شود.

در حوزه‌ی حقوق و قوانین، reasonableness اهمیت ویژه‌ای دارد. بسیاری از معیارهای قانونی و قضاوت‌ها بر اساس عقلانیت و معقول بودن سنجیده می‌شوند. برای مثال، اقدامات یک فرد یا سازمان باید در چارچوبی قابل قبول و منطقی انجام شوند، در غیر این صورت ممکن است از نظر قانونی یا اخلاقی مورد نقد قرار گیرند. در این زمینه، reasonableness به‌نوعی استاندارد برای سنجش عدالت و انصاف محسوب می‌شود.

در تصمیم‌گیری‌های فردی و مدیریتی نیز، reasonableness نقش کلیدی دارد. تصمیمات معقولانه آن‌هایی هستند که نه تنها بر پایه‌ی منطق، اطلاعات و تجربه شکل گرفته‌اند، بلکه به شرایط، محدودیت‌ها و پیامدهای احتمالی نیز توجه دارند. مدیران و رهبران با رعایت معقول بودن، می‌توانند اعتماد تیم‌ها و افراد را جلب کنند و تصمیماتی اتخاذ نمایند که بیشترین هماهنگی و کارآمدی را داشته باشند.

reasonableness فراتر از یک ویژگی شخصیتی یا تصمیمی صرف است؛ این واژه نمادی از خرد، انصاف و درک واقعیت است. داشتن عقلانیت و معقول بودن باعث می‌شود روابط انسانی، تصمیم‌گیری‌ها و تعاملات اجتماعی به شکل مؤثرتر و سالم‌تر پیش بروند. reasonableness پایه‌ای برای زندگی متوازن، منصفانه و منطقی در محیط‌های شخصی و حرفه‌ای به شمار می‌آید.

ارجاع به لغت reasonableness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reasonableness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reasonableness

لغات نزدیک reasonableness

پیشنهاد بهبود معانی