سومشخص مفرد:
supposesوجه وصفی حال:
supposingفرضی، ظاهری، کذایی، پنداری، گمانی، تصورشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
when the rule of law is broken by its supposed guardians...
وقتی حکم قانون به دست (به اصطلاح) پاسدارانش شکسته میشود...
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «supposed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/supposed