گذشتهی ساده:
wickedشکل سوم:
wickedسومشخص مفرد:
wicksوجه وصفی حال:
wickingشکل جمع:
wicksفتیله، چیزی که بهجای فتیله بهکار رود، افروزه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a lantern's wick
فتیلهی چراغ فانوس
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wick» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wick