گذشتهی ساده و شکل سوم فعل say
She said no to his proposal.
به پیشنهادش نه گفت.
The children said goodbye to their friends and left.
بچهها با دوستانشان خداحافظی کردند و رفتند.
حقوق پیشگفته، مذکور
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The said defendant has been called to appear in court tomorrow.
خواندهی پیشگفته برای حضور در دادگاه فردا فراخوانده شده است.
According to the said witness, the incident occurred at precisely 8:00 PM.
به گفتهی شاهد مذکور، این حادثه دقیقاً ساعت ۸ رخ داده است.
(آنچه که) گفتنش آسان و انجامش دشوار است
(در اختلافات و غیره) هر چه کمتر حرف بزنی، دردسر زود برطرف میشود.
(دربارهی کدورت یا اشکال و غیره) هرچه کمتر حرف زده شود، بهتر است
هرچه کمتر دربارهی چیزی حرف زده شود، زودتر برطرف میشود
(عامیانه) راست گفتی!، درست است!
گفتن همان و انجام شدن همان، تا گفته شد انجام شد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «said» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/said