سومشخص مفرد:
allegesوجه وصفی حال:
allegingبهقول معروف، بنابه گفتهی بعضی، منتسب به
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the alleged murderer
متهم به قتل
the crimes he allegedly committed
جنایاتی که ادعا میشد او مرتکب شده است
His alleged friends gave him away.
به اصطلاح دوستانش او را لو دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «alleged» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alleged