صفت تفضیلی:
more suspiciousصفت عالی:
most suspiciousبدگمان، ظنین، حاکی از بدگمانی، مشکوک، شکبرانگیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
her husband's suspicious deals
معاملات شکبرانگیز شوهر او
He is suspicious of strangers.
او نسبت به غریبهها سوءظن دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «suspicious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suspicious