شکل جمع:
phoniesصفت تفضیلی:
phonierصفت عالی:
phoniest( phoney ) نادرست، غیرموثق، غلط، حقهباز، ساختگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a phony diploma
دیپلم قلابی
He spoke in a phony Esfahany accent.
او با لهجهی ساختگی اصفهانی حرف میزد.
a phony doctor
پزشک قلابی
a phony smile
لبخند دروغین
His brother is a phony.
برادر او دغلباز است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «phony» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/phony