گذشتهی ساده:
counterfeitedشکل سوم:
counterfeitedسومشخص مفرد:
counterfeitsوجه وصفی حال:
counterfeitingشکل جمع:
counterfeitsجعلی، قلب، بدلی، جعل کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
counterfeit money
پول جعلی
counterfeit coin
سکهی قلب
a counterfeit smile
لبخند ساختگی
Criminals were counterfeiting dollars.
بزهکاران دلار جعل میکردند.
to counterfeit sorrow
تظاهر به حزن و اندوه کردن
A film that counterfeits reality.
فیلمی که همانند واقعیت است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «counterfeit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/counterfeit