فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ersatz

ˈerzɑːts ˈeəzæts

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

(به‌طور معمول با تداعی منفی) مصنوعی، ساختگی، سرهم‌بندی‌شده، هم‌گذاشتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

made of ersatz material

ساخته شده از مواد مصنوعی

Ersatz waves.

امواجی که به‌طور مصنوعی به‌وجود آمده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ersatz

  1. adjective artificial
    Synonyms:
    fake false imitation substitute simulated manufactured synthetic counterfeit phony sham pretended bogus spurious
    Antonyms:
    real genuine

ارجاع به لغت ersatz

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ersatz» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ersatz

لغات نزدیک ersatz

پیشنهاد بهبود معانی