امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Erst

ˈiːstər ˈiːstə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
( formerly ، erstwhile ) در گذشته، قبلاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد erst

  1. adverb At a previous time
    Synonyms: once, formerly, at-one-time, erstwhile

ارجاع به لغت erst

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «erst» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/erst

لغات نزدیک erst

پیشنهاد بهبود معانی