با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Formerly

ˈfɔːrmərli ˈfɔːməli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb B2
پیش‌تر، قبلاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- He lived here formerly.
- پیش‌تر اینجا زندگی می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد formerly

  1. adverb previously in time or order
    Synonyms: aforetime, already, anciently, at one time, away back, a while back, back, back when, before, before now, before this, down memory lane, earlier, eons ago, erewhile, erstwhile, heretofore, in former times, in the olden days, in the past, lately, long ago, of old, of yore, olden days, once, once upon a time, radically, some time ago, time was, used to be, water under the bridge
    Antonyms: currently, future, presently, subsequently

ارجاع به لغت formerly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «formerly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/formerly

لغات نزدیک formerly

پیشنهاد بهبود معانی