فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Currently

ˈkɜrːntli ˈkʌrəntli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adverb B2
    درحال حاضر، به‌طور معمول
    • - He is currently unemployed.
    • - او درحال حاضر بیکار است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد currently

  1. adverb At this moment
    Synonyms: presently, actually, now

ارجاع به لغت currently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «currently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/currently

لغات نزدیک currently

پیشنهاد بهبود معانی