با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Kismet

ˈkɪzmet ˈkɪzmet
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    قسمت، سرنوشت، قضاوقدر
    • - Many believe in the power of kismet to shape their destiny.
    • - بسیاری به قدرت قسمت در شکل دادن به سرنوشت خود اعتقاد دارند.
    • - Sometimes we have to accept that certain events are simply a result of kismet.
    • - گاهی‌وقت‌ها باید بپذیریم که برخی رویدادها صرفاً نتیجه‌ی قضاوقدر هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد kismet

  1. noun fate, fortune
    Synonyms: chance, destination, destiny, divine will, doom, handwriting on the wall, horoscope, karma, Lady Luck, lot, luck, portion, predestination, providence

ارجاع به لغت kismet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kismet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kismet

لغات نزدیک kismet

پیشنهاد بهبود معانی