امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Doom

duːm duːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    doomed
  • شکل سوم:

    doomed
  • سوم‌شخص مفرد:

    dooms
  • وجه وصفی حال:

    dooming
  • شکل جمع:

    dooms

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C2
تباهی، سرنوشت (شوم)، مرگ، زوال، عذاب، ضلالت، نابودی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His doom is sealed.
- سرنوشت او شوم است.
- He couldn't escape his doom.
- نتوانست از سرنوشت شوم خود بگریزد.
verb - transitive C2
محکوم کردن، تنبیه کردن، دچار عقوبت کردن، به سرنوشت بدی دچار کردن، حکم دادن
- God will judge and doom their guilty souls.
- خدا ارواح گنهکار آنان را داوری و به سرنوشت بدی دچار خواهد کرد.
- doomed to extinction
- محکوم به فنا
- Their efforts were doomed to failure.
- کوشش‌های آن‌ها محکوم به شکست بود.
noun countable
محکومیت، حکم (خصوصاً قضایی)
- His past actions led him to face the doom he had long evaded.
- اقدامات گذشته‌ی او باعث شد تا با محکومیتی روبه‌رو شود که مدت‌ها از آن طفره رفته بود.
- The judge delivered the doom that would change his life forever.
- قاضی حکمی را صادر کرد که زندگی او را برای همیشه تغییر داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doom

  1. noun fate or decision, usually unpleasant
    Synonyms:
    destiny fortune fate end conclusion judgment decision disaster tragedy ruin destruction downfall calamity catastrophe circumstance portion lot death verdict sentence karma kismet decree predestination predetermination fixed future destination condemnation annihilation cataclysm opinion foreordination way the ball bounces way the cookie crumbles handwriting on wall Judgment Day lap of the gods Moira

Collocations

  • doom and gloom

    یأس و ناامیدی، عذاب و تاریکی، غم و ناامیدی، تیرگی و ملالت

ارجاع به لغت doom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doom

لغات نزدیک doom

پیشنهاد بهبود معانی