فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Doohickey

ˈduːˌhɪki ˈduːˌhɪki ˈduːˌhɪki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (عامیانه - هر چیزی که نام آن موقت فراموش شده) فلان چیز، آن چیز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد doohickey

  1. noun gadget
    Synonyms: contraption, contrivance, doodad, gismo, object, thing, thingamabob, thingamajig, whatchamacallit, widget

ارجاع به لغت doohickey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doohickey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doohickey

لغات نزدیک doohickey

پیشنهاد بهبود معانی