با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cataclysm

ˈkætəklɪzm ˈkætəklɪzm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cataclysms

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    سیل بزرگ، طوفان، تحولات ناگهانی و عمده
    • - The cataclysm that caused the extinction of dinosaurs.
    • - فاجعه‌ی بزرگی که موجب نابودی دایناسورها شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cataclysm

  1. noun disaster
    Synonyms: calamity, cataract, catastrophe, collapse, convulsion, crunch, curtains, debacle, deluge, disturbance, double trouble, flood, flooding, holy mess, inundation, misadventure, ruin, torrent, tragedy, unholy mess, upheaval, waterloo, woe
    Antonyms: boon, good fortune, happiness, miracle, wonder

ارجاع به لغت cataclysm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cataclysm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cataclysm

لغات نزدیک cataclysm

پیشنهاد بهبود معانی