فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Curtains

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    curtained
  • شکل سوم:

    curtained
  • وجه وصفی حال:

    curtaining

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural
    نابودی، زوال، آخر خط، پایان
    • - if the enemy see us it will be curtains for us.
    • - اگر دشمن ما رو ببینه، دیگه آخر خطه.
    • - It looked like curtains for another mobster.
    • - به‌ نظر می‌رسید آن یکی خلافکار به آخر خط رسیده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد curtains

  1. noun the end
    Synonyms: bitter end, death, end of life, end of the line, exit, extinction, lights out, taps

ارجاع به لغت curtains

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curtains» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curtains

لغات نزدیک curtains

پیشنهاد بهبود معانی