آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Extinction

ɪkˈstɪŋkʃn ɪkˈstɪŋkʃn

شکل جمع:

extinctions

معنی extinction | جمله با extinction

noun uncountable C1

اطفا، خاموش‌سازی، اعدام، انهدام، انقراض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the extinction of a fire

خاموش کردن آتش

Several species of this area's animals are close to extinction.

چندین گونه از جانوران این ناحیه نزدیک به نابودی هستند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The arrival of settlers accelerated the extinction of that native tribe.

ورود کوچ‌نشینان انقراض آن قبیله‌ی بومی را تسریع کرد.

the extinction of all her hopes

از بین رفتن تمام آرزوهای او

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد extinction

  1. noun dying out
    Synonyms:
    death destruction end of life elimination annihilation obsolescence thing of the past no life

سوال‌های رایج extinction

شکل جمع extinction چی میشه؟

شکل جمع extinction در زبان انگلیسی extinctions است.

ارجاع به لغت extinction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extinction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extinction

لغات نزدیک extinction

پیشنهاد بهبود معانی