آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Taps

    tæps tæps

    گذشته‌ی ساده:

    tapped

    شکل سوم:

    tapped

    وجه وصفی حال:

    tapping

    معنی taps | جمله با taps

    noun plural

    (نظامی) شیپور خاموشی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The soldier's taps echoed through the empty streets.

    شیپور خاموشی سرباز در خیابان‌های خلوت طنین‌انداز شد.

    The sound of taps filled the air.

    صدای شیپور خاموشی فضا را پر کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد taps

    1. noun (military) signal to turn the lights out
      Synonyms:
      lights-out light-out signal bugle call trumpet call bugle taps drum taps dirge tribute for the dead dabs
    1. noun a partial sole used for repair
      Synonyms:
      patches covers guards reinforcements
    1. noun a gentle blow
      Synonyms:
      knocks rap strikes dabs
    1. noun a spigot
      Synonyms:
      spouts spigots hydrants
    1. verb tap a telephone or telegraph wire to get information
      Synonyms:
      intercepts bugs
    1. verb to remove (a liquid) by a steady, gradual process
      Synonyms:
      drains empties draws pumps
    1. verb to select for an office or position
      Synonyms:
      appoints designates names nominates makes
    1. verb make light, repeated taps on a surface
      Synonyms:
      knocks pats touches tips raps
    1. verb draw from; make good use of
      Synonyms:
      exploits pierces drills bores perforates broaches stabs spikes
      Antonyms:
      closes
    1. verb make a solicitation or entreaty for something; request urgently or persistently
      Synonyms:
      begs solicits
    1. verb to select, as for membership in an organization; designate.
      Synonyms:
      appoints

    سوال‌های رایج taps

    گذشته‌ی ساده taps چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده taps در زبان انگلیسی tapped است.

    شکل سوم taps چی میشه؟

    شکل سوم taps در زبان انگلیسی tapped است.

    وجه وصفی حال taps چی میشه؟

    وجه وصفی حال taps در زبان انگلیسی tapping است.

    ارجاع به لغت taps

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «taps» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/taps

    لغات نزدیک taps

    • - taproom
    • - taproot
    • - taps
    • - tapster
    • - tar
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.