شکل جمع:
debaclesافتضاح، سقوط ناگهانی حکومت و غیره، سرنگونی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The army's debacle caused the death of many soldiers.
شکست افتضاحآمیز قشون باعث مرگ سربازان فراوانی شد.
Her performance in that scene was a complete debacle.
بازی او در آن صحنه افتضاح محض بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «debacle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/debacle