آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Dissolution

ˌdɪsəˈluːʃn ˌdɪsəˈluːʃn

معنی dissolution | جمله با dissolution

noun

تجزیه، حل، فساد، از هم پاشیدگی، فسخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the dissolution of the company

انحلال شرکت

the dissolution of a republic

فروپاشی یک رژیم جمهوری

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the dissolution of a treaty

فسخ قرارداد

the dissolution of a marriage

طلاق، فسخ ازدواج

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dissolution

ارجاع به لغت dissolution

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dissolution» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dissolution

لغات نزدیک dissolution

پیشنهاد بهبود معانی