تجزیه، حل، فساد، از هم پاشیدگی، فسخ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the dissolution of the company
انحلال شرکت
the dissolution of a republic
فروپاشی یک رژیم جمهوری
the dissolution of a treaty
فسخ قرارداد
the dissolution of a marriage
طلاق، فسخ ازدواج
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dissolution» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dissolution