امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disunion

ˌdɪˈsjuːnjən dɪsˈjuːnɪən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جدایی، جداشدگی، انفصال، نفاق، عدم اتفاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disunion

  1. noun Separation
    Synonyms:
    division detachment partition separation disconnection disjunction disjuncture disseverance disseverment divorce divorcement parting severance split
    Antonyms:
    union
  1. noun Dissension
    Synonyms:
    disunity dissidence discord divergence divergency alienation division schism

ارجاع به لغت disunion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disunion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disunion

لغات نزدیک disunion

پیشنهاد بهبود معانی