امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Divorcement

American: dɪˈvɔːrsmənt British: dɪˈvɔːsmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جدایی، تفرقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد divorcement

  1. noun The legal dissolution of a marriage
    Synonyms:
    divorce
  1. noun The act or an instance of separating one thing from another
    Synonyms:
    detachment disjunction disjuncture disseverance disseverment disunion division divorce parting partition separation severance split

ارجاع به لغت divorcement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «divorcement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/divorcement

لغات نزدیک divorcement

پیشنهاد بهبود معانی