Quietus

kwaɪˈiːtəs kwaɪˈiːtəs / / kwiˈeɪtəs
آخرین به‌روزرسانی:
  • noun
    رهایی، خلاصی، تبرئه، پاکی، برائت، مفاصا
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد quietus

  1. noun Death
    Synonyms: death, decease, dissolution, end, rest, extinction, acquittance, demise, discharge, passing, eternal rest, release, sleep, repose, eternal sleep
  2. noun Defeat
    Synonyms: overcoming, final blow, overthrow

ارجاع به لغت quietus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quietus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quietus

لغات نزدیک quietus

پیشنهاد بهبود معانی