با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Acquittance

əˈkwɪtəns əˈkwɪtəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    مفاصا، برائت، رهایی، بخشودگی، ترک دعوی، سند ترک دعوی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد acquittance

  1. noun A legal document evidencing the discharge of a debt or obligation
    Synonyms: release

ارجاع به لغت acquittance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acquittance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acquittance

لغات نزدیک acquittance

پیشنهاد بهبود معانی