زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Decomposition

ˌdikəmpoˈzɪʃn̩ ˌdiːkɒmpəˈzɪʃn̩

شکل جمع:

decompositions

معنی‌ها

noun

تجزیه، واپاشی، واهشتگی، تلاشی

noun

پوسیدگی، گندیدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد decomposition

  1. noun rot, breakdown
    Synonyms:
    decay corruption disintegration dissolution putrefaction putrescence rot breakdown division atomization dissipation putridity
    Antonyms:
    development growth improvement combination

سوال‌های رایج decomposition

شکل جمع decomposition چی میشه؟

شکل جمع decomposition در زبان انگلیسی decompositions است.

ارجاع به لغت decomposition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decomposition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decomposition

لغات نزدیک decomposition

پیشنهاد بهبود معانی