امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Putrefaction

ˌpjuːtrɪˈfækʃn̩ ˌpjuːtrɪˈfækʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
فساد، تعفن، عفونت، پوسیدگی، گندیدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد putrefaction

  1. noun The condition of being decayed
    Synonyms:
    rot decomposition breakdown decay deterioration disintegration putrescence putridness rottenness spoilage rotting
  1. noun Moral perversion; impairment of virtue and moral principles
    Synonyms:
    corruption degeneracy depravation depravity

ارجاع به لغت putrefaction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «putrefaction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/putrefaction

لغات نزدیک putrefaction

پیشنهاد بهبود معانی