نوک نیزه، هرچیز نوکتیز، رهبری کردن، پیشگامی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tanks spearheaded the attack.
تانکها جلودار حمله بودند.
His group spearheaded financial reforms.
گروه او پیشتاز اصلاحات مالی بود.
کلمهی spearhead در زبان فارسی به «رهبر (یک حرکت یا پروژه)» یا «پیشگام» و «پیشتاز» ترجمه میشود.
کلمهی «spearhead» به معنای کسی یا چیزی است که ابتکار عمل را به دست میگیرد و نقش رهبری و پیشگامی در یک پروژه، جنبش، کمپین یا فعالیت خاص را ایفا میکند. این واژه ریشه در معنای اصلی خودش دارد؛ «spearhead» به نوک نیزه اشاره دارد که در زمانهای قدیم برای شکافتن و پیشروی استفاده میشد، بنابراین به کسی یا چیزی گفته میشود که مسیر را باز کرده و حرکت را هدایت میکند.
در کاربردهای روزمره و سازمانی، «spearhead» به فرد، گروه یا سازمانی گفته میشود که مسئول شروع و هدایت یک اقدام مهم یا نوآورانه است. برای مثال، یک شرکت ممکن است «spearhead» پروژهای جدید در زمینه تکنولوژیهای پاک باشد، یعنی پیشگام و راهبر این پروژه باشد.
از نظر معنایی، «spearhead» نماد انرژی، رهبری، ابتکار و مسئولیتپذیری است و به کسانی اشاره دارد که نقش فعال و کلیدی در تحقق اهداف ایفا میکنند. این واژه تأکید بر اهمیت نقشی دارد که موجب آغاز تغییر یا پیشرفت میشود.
در سیاست، کسبوکار، علوم و حتی فعالیتهای اجتماعی، اصطلاح «spearhead» برای توصیف افرادی به کار میرود که ابتکار عمل را در دست میگیرند و باعث تحول یا حرکت به سمت هدف میشوند. این نقش معمولاً نیازمند شجاعت، انگیزه و توانایی رهبری است.
«spearhead» به عنوان نمادی از پیشگامی و رهبری، اهمیت افراد یا گروههایی را نشان میدهد که با تلاش و ابتکار خود باعث پیشرفت و تحول در زمینههای مختلف میشوند و مسیر را برای دیگران هموار میکنند. این کلمه به خوبی توانسته نقش فعال و مؤثر رهبران و پیشگامان را در تغییرات و موفقیتها بیان کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spearhead» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spearhead