شکل جمع:
shepherdsشکل مؤنث این لغت در معنای اول: shepherdess
(مذکر) چوپان، شبان، رمهبان، رمهیار، گلهبان
The old shepherd guided his flock to the green pasture.
شبان پیر گلهی خود را به سمت مرتع سبز هدایت کرد.
A skilled shepherd knows how to protect his sheep from danger.
یک چوپان ماهر میداند که چگونه از گوسفندان خود در برابر خطر محافظت کند.
Every morning, the shepherd would set out before sunrise.
هر روز صبح، چوپان قبلاز طلوع آفتاب به راه میافتاد.
(مردم) هدایت کردن، رهبری کردن، تحت هدایت خود قرار دادن، جماعتی را پشت سر خود به راه انداختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The guide skillfully shepherded the tourists through the ancient ruins.
راهنما بهطرز ماهرانهای گردشگران را در میان خرابههای باستانی هدایت میکرد.
The coach shepherded the players through a challenging training regimen.
مربی ازطریق برنامهی تمرینی چالشبرانگیزی بازیکنان را تحت هدایت خود قرار داد.
(گله) چرانیدن، چوپانی کردن، شبانی کردن، روانه کردن
He shepherded the flock across the field with great care.
او با احتیاط فراوان گله را در سراسر میدان میچرانید.
The farmer shepherded his sheep into the barn before the storm.
پیشاز طوفان، کشاورز گوسفندان خود را بهسمت انبار روانه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shepherd» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shepherd