گذشتهی ساده:
ministeredشکل سوم:
ministeredسومشخص مفرد:
ministersوجه وصفی حال:
ministeringشکل جمع:
ministersوزیر، وزیر مختار، کشیش
minister of finance
وزیر دارایی
a Methodist minister
کشیش متدیست
the minister of our church
کشیش کلیسای ما
a minister of evil
عامل شر و بدی
کمک کردن، خدمت کردن، پرستاری کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The church where he ministered for several years.
کلیسایی که در آن سالها خدمت میکرد.
Ministering to a ninety-year-old man was not easy.
تر و خشک کردن پیرمرد نود ساله آسان نبود.
During the plague year, she ministered to the sick.
در سال وبایی از بیماران پرستاری کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «minister» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minister