آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ شهریور ۱۴۰۳

    Succor

    ˈsəkər ˈsəkə

    گذشته‌ی ساده:

    succored

    شکل سوم:

    succored

    سوم‌شخص مفرد:

    succors

    وجه وصفی حال:

    succoring

    توضیحات:

    در انگلیسی بریتانیایی به‌جای succor از succour استفاده می‌شود.

    همچنین در انگلیسی بریتانیایی می‌توان از succoured به‌جای succored، از succouring به‌جای succoring و از succours به‌جای succors استفاده کرد.

    معنی succor | جمله با succor

    noun uncountable

    انگلیسی آمریکایی ادبی یاری، کمک، مدد، معاضدت

    They came to our succor.

    آنان به کمک ما آمدند.

    Religion was their only succor.

    مذهب تنها کمک آنان بود.

    verb - transitive

    انگلیسی آمریکایی ادبی کمک کردن، یاری رساندن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The volunteers rushed to succor the victims of the disaster.

    داوطلبان برای کمک کردن به قربانیان فاجعه شتافتند.

    The charity aims to succor the homeless by providing food and shelter.

    هدف این موسسه‌ی خیریه یاری رساندن به بی‌خانمان‌ها با تهیه‌ی غذا و سرپناه است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد succor

    1. noun the act or an instance of helping
      Synonyms:
      help aid assistance support assist hand relief abetment
    1. verb to give support or assistance
      Synonyms:
      help aid assist abet relieve boost
    1. noun assistance in time of difficulty
      Synonyms:
      help assistance aid support relief comfort rescue refuge succour sustenance relieve mitigate assist befriend nurture ministration
    1. verb help in a difficult situation
      Synonyms:
      aid assist befriend succour

    سوال‌های رایج succor

    گذشته‌ی ساده succor چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده succor در زبان انگلیسی succored است.

    شکل سوم succor چی میشه؟

    شکل سوم succor در زبان انگلیسی succored است.

    وجه وصفی حال succor چی میشه؟

    وجه وصفی حال succor در زبان انگلیسی succoring است.

    سوم‌شخص مفرد succor چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد succor در زبان انگلیسی succors است.

    ارجاع به لغت succor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «succor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/succor

    لغات نزدیک succor

    • - succinic acid
    • - succinylcholine chloride
    • - succor
    • - succorer
    • - succory
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.