Succory

ˈsʌkəriː ˈsʌkərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
گیاه‌شناسی کاسنی، کاسنی تلخ، کاسنی وحشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد succory

  1. noun Perennial Old World herb having rayed flower heads with blue florets cultivated for its root and its heads of crisp edible leaves used in salads
    Synonyms: chicory, chicory plant, cichorium-intybus

ارجاع به لغت succory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «succory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/succory

لغات نزدیک succory

پیشنهاد بهبود معانی