با تماس شمشیر به شانه شخصی لقب شوالیه به او اعطا کردن،واگذاری مقام کردن، چرب کردن، (در سینما) فیلم را دوبله کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The king himself dubbed him a knight.
پادشاه شخصاً به او عنوان اشرافی اعطا کرد.
They dubbed the new invention "laser."
آنان اختراع جدید را «لیزر» نامیدند.
This film has been dubbed from English into Persian.
این فیلم از انگلیسی به فارسی دوبله شده است.
a dubbed film
فیلم دوبلهشده
(فیلم و تلویزیون و غیره) صداگذاری کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dub» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dub