گذشتهی ساده:
dubbedشکل سوم:
dubbedسومشخص مفرد:
dubsوجه وصفی حال:
dubbingلقب دادن، نامیدن، نام گذاشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی فوق متوسط
They dubbed the new invention "laser."
آنان اختراع جدید را «لیزر» نامیدند.
The quiet village was dubbed “the forgotten paradise” by travelers.
مسافران به آن روستای آرام لقب «بهشت فراموششده» را دادند.
به مقام شوالیه رساندن، لقب شوالیه دادن (افتخاری که توسط پادشاه یا ملکهی انگلستان اعطا میشود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Many years of loyal service earned him the honor of being dubbed a knight.
سالها خدمت وفادارانه باعث شد به افتخار شوالیه شدن مفتخر شود.
The king himself dubbed him a knight.
پادشاه شخصاً به او عنوان شوالیه اعطا کرد.
سینما و تئاتر دوبله کردن
This film has been dubbed from English into Persian.
این فیلم از انگلیسی به فارسی دوبله شده است.
The studio spent months dubbing the movie into several languages.
استودیو ماهها وقت صرف دوبلهی فیلم به چندین زبان کرد.
a dubbed film
فیلم دوبلهشده
موسیقی داب (نوعی سبک موسیقی)
Dub is a style of music connected with reggae that uses heavy effects.
داب سبکی از موسیقی مرتبط با رگی است که از افکتهای سنگین استفاده میکند.
The album mixes traditional reggae with modern dub techniques.
این آلبوم، رگی سنتی را با تکنیکهای مدرن داب ترکیب میکند.
(فیلم و تلویزیون و غیره) صداگذاری کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dub» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dub